دستهبندی نشده
-
شاهینخان، من حرفزدن معمولی خودمم یادم رفت!
از روزی که یادم میاد، داشتم دنبال استعدادی در خودم میگشتم که مثلا کشفش کنم و به خودم ببالم.هرچی بزرگتر…
بیشتر بخوانید » -
باورهای کوچک کنندهی من
احترام به بزرگتر از کودکیام، البته بهتره بگویم از کوچکیام تا همین چندماه پیش که یکهو بزرگ شدم به من…
بیشتر بخوانید » -
مرگ یا اسباب کشی
صبح زود بیدار شد.رفتم اتاقش،پرسیدم چی شده؟گفت :ببریدم بیمارستان!!با تعجب گفتم :بیمارستان؟مگه نگفتی دیگه بیمارستان نبریمت؟؟گفت : اینجوری اذیت میشید!!گفتم…
بیشتر بخوانید » -
چگونه مرگ مادرم زندگی مرا تغییر داد؟
شاید تا الان با خواندن عنوان نوشته با خودتان فکر کرده باشید ، احتمالا رفتن مادرم از این دنیا مرا…
بیشتر بخوانید »